پوست را میتوان بزرگترین اندام بدن به شمار آورد که در تنظیم بسیاری از فعالیتهای بدن نقش مهمی دارد؛ و انواعی از میکروارگانیسمها با آن همزیست شده و بر سطح پوست قرار گرفتهاند و در این سطح به نوعی همپوشانی با یکدیگر دست یافتهاند.
پوست از اولین خطوط دفاعی بدن در برابر عوامل بیماریزا، سموم و عفونتهایی است که سیستم ایمنی بدن را تهدید میکنند؛ همچنین جلوگیری از اتلاف آب از طریق اپیدرم پوست، تنظیم حرارت و تولید ویتامینها سبب شده پوست را به عنوان حفاظی برای بدن در نظر بگیریم.
پوست از 3 لایه اصلی “اپیدرم، درم و لایه زیرجلدی” تشکیل یافته است؛ و این 3 لایه، سدی در برابر نفوذ عوامل بیماریزا هستند.
اپیدرم (از بیرون به داخل) از 4 لایه مجزا تشکیل شده: لایه شاخی شده، لایه گرانولوزوم، لایه خاردار و لایه جوانهزنی. سلولهای این لایهها، باعث تعدیل سیستم ایمنی، جلوگیری از هدر رفت آب، دفاع از DNA در برابر نفوذ عوامل پاتوژن، تشخیص آنتیژن به کمک سلولهای لانگرهانس و T اپیدرمی و سنتز رنگدانههای ملانین میشوند، همچنین گیرندههای مکانیکی واقع در ین سطح، سبب بروز پاسخ به محرکها میشود. همچنین بطور اختصاصی، لایه شاخی پوست حاوی “اسید اوروکانیک درونزا” است که در مقابل پرتوهای UV همانند ضد آفتاب از پوست محافظت میکند. وجود باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و تبدیل اسیدآمینهی هیستیدین به اسید اوروکانیک، میزان این اسید را در پوست افزایش میدهد.
لایه دوم، درم نام دارد که لایه اصلی پوست به شمار میرود. این لایه، 2 تا 5 میلیمت ضخامت دارد و بافت همبند، به همراه شبکهای عصبی و ساختارهای عروقی را در برمیگیرد. زائدههای پوستی، شامل فولیکولهای مو، و انواع غدد اکرین، و نیز سلولهای ایمنی از جمله ماکروفاژها و سلولهای دندریتیک در این قسمت هستند که به پاسخ ایمنی بدن در برابر پاتوژنها یاری میرسانند. الاستیک و کلاژن پوستی که این ناحیه را اشغال کرده، خاصیت ارجاعی و کشسانی به پوست میدهد و شبکه اعصاب و عروق تنظیم حرارت را عهده دارند و به درک و تشخیص محرکهای محیطی بر سطح پوست کمک میکنند.
درونیترین لایه، که خاصیت شناوری برای پوست داشته و مانند انبار ذخیره انرژی عمل میکند، لایه زیر جلدی یا لایه چربی زیر پوست است.
میکروبیوم پوست
میکروبیوم پوستی، مجموعهای از ژنوم گروهی از میکروارگانیسمها را در بر میگیرد که طبق روابطی با هم عمل میکنند؛ به بیان دیگر، محیطی پیچیده را شامل میشود که توسط میکروبیوتاهای متنوعی پوشیده شده است. از نظر اثرگذاری، برخی سودمند و برخی بیاثر یا خنثی تلقی میشوند، گروهی نیز بیماریزا هستند یا حداقلهایی را برای بیماریزایی در خود دارند.
میکروبیوم پوست، از ابتدای تولد پوست را تحت تاثیر خود قرار داده و طی مراحل مختلف رشد و نمو، و نیز عوامل داخلی و محیطی و تغییراتی که برای بدن فرد اتفاق میافتد، ترکیب میکروبیوتای پوست مشخص میگردد و مجموعهای از میکروبها میکروبیوم پوست افراد را تشکیل خواهند داد؛ و بطور پویا، سرتاسر بدن را میپوشاند. بنابراین، چنین ترکیبی وابسته به عوامل ژنتیکی و شرایط زندگی است.
گونههای مختلف این باکتریها، استراتژیها و شیوههای خاص خود را برای حضور و گسترش بر روی پوست اعمال کردهاند؛ برای مثال، در نواحی مستعد عرق در بدن، استافیلوکوکها و هالوتولرانسها سازگاری یافتهاند و عرق موجود در این نواحی به گسترش آنها کمک میکند. یا برخی دیگر، مادهای چسینده برای چسبیدن به لایه شاخی شده پوست تولید کرده و بهوسیلهی آنزیم پروتئاز مواد مغذی لایه شاخی را آزاد کرده و مصرف میکنند.
دو گروه اصلی میکروبی، میکروبیوم پوست را تشکیل میدهند و هر دو نوع میکروبیوم در یک پوست سالم، غیربیماریزا هستند: میکروبیوم ثابت یا ساکن، که پس از هر اختلال پوستی میتواند خود را احیا و ترمیم نماید.
و میکروبیوم گذرا، که برخلاف نوع ثابت آن، بطور دائمی و همیشگی موجود نیست؛ یعنی مدتی روی پوست باقی میماند (بسته به شرایط محیطی، چند ساعت یا چند روز اثرش را روی پوست مشاهده مینماییم.)
این میکروارگانیسمهای تشکیلدهنده میکروبیوم، با هم کار میکنند؛ و در مقابل باکتریهایی که اصطلاحاً Commensal نام دارند، از طریق تولید AMPها (مواد شیمیایی مهمی که بصورت کنترل شده از سلولها آزاد میشوند و غلظت آنها در حضور عامل پاتوژن افزایش مییابد.)، باکتریوسینهای بخصوص و مدولینهای محلول در فنل، رشد این باکتریها را مهار میکنند و این در حالی است که خودشان در این رخداد آسیبی متحمل نمیشوند.
انواع پوست همانطور که واضح است، به سه گروه تقسیمبندی میگردد: پوست چرب، مرطوب و خشک
پوست چرب را بیشتر در نواحی پیشانی و بینی مشاهده میکنیم؛ در این مناطق، غدد چربی (واحدهای پیلوسباسه) به وفور یافت میشود و سبوم، مادهای غنی از چربی است که از این غدد ترشح میشود. این محیطهای چرب، مستعد کوتیباکتریوم آکنه _C.acnes_ ( نام قدیمی آن باکتری پروپیونی است.) هستند که در غدد مذکور وجود دارد و در اینگونه محیطهای چرب و بیهوازی به خوبی رشد کند و از سبوم به عنوان ماده غذایی بهره ببرد.
نواحی مرطوب پوستی، در قسمتهایی چون زیر بغل، آرنج، بین انگشتان و نواحی کشاله ران به دلیل بالا بودن میزان عرق یافت میشود و طیف متنوعی از باکتریهای گرممثبت، گممنفی و میکروبهای بیماریزا را شامل میشود؛ و چنین محیطی، برای رشد و تکثیر گونهای از باکتریها به نام سودوموناس آئروژینوزا که به نوعی در تمام مناطق سازگار شدهاند، گزینهی مناسبی است.
پوست مناطق خشک، همچون پوست ساعد، و قسمتهایی از دستها و پاها، محیط رشد و گسترش مجموعهای از باکتریها و حتی انواعی از قارچها را بوجود آوردهاند.
– تعداد گونههای میکروبی پوست براساس قسمتهای مختلف بدن و شرایط آن قسمت از بدن متفاوت است. برای مثال، دریافتهاند که بالاترین تعداد باکتریها در ناحیهی زیر بغل وجود دارد که همانطور که اشاره شد پوست مرطوبی دارد؛ و مثال دیگر دستها هستند که با لمس بسیاری از اشیاء و محیطها سر و کار دارند و باتوجه به اینکه باکتریها روی محیط بیجان باقی میمانند، دستها در معرض آلودگیهای محیطی میباشند
پایداری میکروبیوم پوست، به محیط و فیلوژنی میکروارگانیسمهایی که است که آن را در برگرفتهاند؛ و پایداری میکروبیوم با تنوع این میکروارگانیسمها و جامعه میکروبی رابطه عکس دارد؛ به طوری که هر چه جمعیت میکروبی پوست تنوع بالاتری داشته باشد، ثبات میکروبیوم کمتر خواهد بود. از طرفی، خود میزبان هم در حفظ تعادل میکروبیوم نقش مهمی دارد؛ برای مثال نقل مکان از محیطی به محیط جدید با آب و هوای متفاوت، و رژیم غذایی که فرد به آن پایبند است، استفاده از برخی محصولات مراقبت پوستی که عوارضی در پی دارد، و همچنین داروهایی که به منظور درمان بیماریها بکار گرفته میشود و همزمان سبب سرکوب سیستم ایمنی میشوند، میتوانند باعث برهم خوردن تعادل این میکروارگانیسمها شوند، و در نتیجه آسیبها و اختلالات پوستی را در پی داشته باشند که باعث تغییر میکروبهای پوستی به میکروبهای بیماریزا شوند و اثراتی همانند خارش، پوسته پوسته شدن و التهاب و دیگر علائم بالینی را به دنبال داشته باشند؛ اختلالاتی همچون بروز آکنه، درماتیت آتوپیک، پسوریازیس، بوی بدن، کچلی پا، و زرد زخم.
اختلال ایجاد شده بین میکروبیوم و پوست را دیسبیوز مینامند که تعادل میکروب_میزبان را هدف قرار داده است و عواملی در میزبان، مثل سن، جنس، بهداشت، استفاده از برخی داروها و تغییر PHپوست و سبک زندگی در بروز چنین رخدادی تاثیر دارد. نگفته نماند که برهم خوردن تعادل در هومئوستازی پوست، شایعترین بیماریهای پوستی را به دنبال دارد.
اثرات پروبیوتیکها بر میکروبیوم
پروبیوتیکها، میکروارگانیسمهای زندهای هستند که اگر به مقدار مناسب مورد مصرف قرار گیرند، کمککننده و بهبود دهنده برای تعدیل سیستم ایمنی بدن و همچنین فلور میکروبی آن هستند.
نقش و کاربردهای بالینی پروبیوتیکها بر روده و تقویت جامعه میکروبی آن مدتهاست که مورد توجه قرار گرفته؛ از طرفی نقش موثر آن بر سلامت پوست نیز حائز اهمیت است.
طبق مطالعات، ارتباطی بین روده بیمار و اختلالات پوستی و تاثیی که پروبیوتیکهای خوراکی بر میکروبیوم روده و در نتیجه، پوست میگذارند به ثبت رسیده؛ و بنابراین پروبیتیک خوراکی را گزینه مناسبی برای درمان اختلال پوستی به شمار میآورد. اما در حال حاضر، اطلاعات کمی در این زمینه وجود دارد.
استفاده موضعی از باکتریهای پروبیوتیک میتواند سد طبیعی پوست را تقویت نماید؛ به گونهای که با تاثیر مستقیم در محل چنین وظیفهای را به انجام میرساند؛ و چنین عاملی ممکن است به دلیل حضور باکتریهای ساکن میکروبیوم پوست در این ناحیه باشد که آمینوپپتیدهای ضد میکروبی خاصی را تولید مینمایند؛ حتی گاهی رقابت باکتری پروبیوتیک با عامل بیماریزا بر سر مواد مغذی، چسبندگی مخاطی و عملکردهای ایمنی مخاطی، تولید متابولیتهای ضد میکروبی همچون باکتریوسینها از سوی پروبیوتیکها را در پی خواهد داشت.
حتی برخی از فرمولهای بکار گرفته شده در تولید لوازم و محصولات آرایشی، میتواند به تقویت میکروبیوم پوست کمک نماید.
پروبیوتیکها با توجه به خاصیت بهینهسازی و نگداریشان، توانایی بازیابی میکروبیوتای پوست به روشهای گوناگون را دارا هستند.
براساس گزارشهای حاکم، برخی از گروه پروبیتیکها، همانند لاکتوباسیلوس، میتوانند سبب تعدیل ایمنی پوست شوند؛ در واقع سیستمی را بوجود میآورند که به حفاظت از هومئوستازی پوست میپردازد و به نوعی بیانگر کاربرد موضعی پروبیوتیکهاست.
گونهی دیگر باکتریهای پروبیوتیک، بیفیدیوباکتریوم لانگوم میباشد که طبق مطالعات انجام شده، به کاهش قابل توجه حساسیت پوستی و افزایش مقاومت پوست در برابر عوامل فیزیکی و شیمیایی میانجامد.
اثر پروبیوتیکهای خوراکی و موضعی بر درمان آکنه اخیراً مشاهده شده. آکنه تحت تاثیر کوتی باکتریوم آکنه (پروپیونی باکتریوم آکنه) ایجاد میشود، که بروز آن در نوجوانان و جوانان بیشتر است، و طی آن، میکروبیوم پوست، به دنبال تغییرات هورمونی مرتبط با افزایش سن، استرس، اضطراب و تغییرات سبک زندگی دچار اختلال شده و ظهور آکنه بر روی پوست را سبب میشود. طبق مطالعات و بررسیها، پروبیوتیکهایی مانند لاکتوباسیلوس بولگاریکوس، لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس کازئی میتوانند باعث مهار کردن علائم آکنه شوند.
از طرفی، گونه لاکتوباسیلوس پاراکازئی، برای مدیریت شوره سر و درمان آن و بهبود پوستهپوسته شدن سر توسط افزایش هیدراتاسیون و توانایی بازیابی عملکرد میکروبیوم پوستی مفید است.
مصرف پروبیوتیکها (بصورت خوراکی) احتمالاً در بهبود بیماری پسوریازیس نیز موثر خواهد بود. پسوریازیس، بیماری پوستی مزمن خودایمنی است که ضایعات و التهابات پوستی را در نتیجه به هم خوردن تعادل میکروبیوم پوست و بروز پدیده دیسبیوز باعث میشود. همچنین گفته شده که تنوع میکروبی در میکروبیوم هم این روند را در پی خواهد داشت.
تجویز خوراکی لاکتوباسیلوس پنتوزوس، میتواند بطور قابل توجهی باعث کاهش آریتمی پوست در این اختلال میشود. همچنین، در مطالعات حیوانی، مشاهده شده که عصاره پروبیوتیک Lactobacillus sakei proBio-65 میتواند تاثیر خوبی بر شدت التهابات پوستی در نتیجه پسوریازیس داشته باشد.
اختلال پوستی دیگر، روزاسه میباشد که به علت اختلالات ژنتیکی، تنظیم ایمنی، وجود میکروارگانیسمهای بیماریزا و یا اختلالات عصبی بوجود میآید. از جهت دیگر، مشخص شده که این پدیده با تغییراتی در میکروبیوم پوست در ارتباط است. همچنین، احتمالاً با افزایش سن این بیماری شدت یافته و نقش باکتریهای باسیلوس اولرونیوس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در ایجاد آن نیز حائز اهمیت است. علائم این بیماری همچون آریتم و التهابات ناشی از آن، یکپارچگی سطح پوست را تحتالشعاع قرار میدهند.
طبق برخی مطالعات، پوست سر حاوی اختلال روزاسه، به وسیله پروبیوتیکهای خوراکی قابل درمان است؛ گفتنی است که استفاده موضعی پروبیوتیکها برای درمان این بیماری نیاز به آزمایشهای بالینی مناسب و مشخصی دارد و هنوز بطور کامل به اثبات نرسیده است.
با بررسی این مطالعات و نتایج به دست آمده، به همراه دیگر نتایج و تحقیقات، این موضوع آشکار میگردد که پروبیوتیکها نقش حیاتی در بازیابی میکروبیوم پوست داشته و روش درمانی مهمی در این عرصه به شمار میآیند. گرچه اثبات این موضوع که پروبیوتیکها اثرات مفیدی بر سلامت پوست دارند نیازمند آزمایشات بیشتر و مطالعات دقیقتری میباشد.
نویسنده : زهرا مفیدی